مافیای واردات و فولاد این بار دست در جیب مردم کرده
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری رشد و توسعه، بهمن آرمان، در نشستی آنلاین با عنوان «بورس: کانون سوداگری مالی یا تامین مالی تولید»، جبران کسری بودجه دولت با بورس را یک خطای بزرگ خواند و گفت: درباره عمق و فراگیری بازار سرمایه در ایران می توان گفت که در حال حاضر یکی از بالاترین درصد مشارکت مستقیم مردمی در بازار سرمایه و خرید سهام را داریم. به گونهای که در حال حاضر در ایران بالغ بر پانزده میلیون کد سهام داری داریم. بنابراین زندگی افراد زیادی مرتبط با آنچه در بورس میگذرد که خود متأثر از بخش واقعی اقتصاد است، میباشد. اما باید بررسی شود چرا این نهاد در نهایت با شرایطی روبرو شود که اکنون خیلیها از اینکه متضرر شدند و پول خودشان را وارد بورس کردند نگران باشند. خیلیها مال باخته شدند چراکه از روی بی اطلاع وارد یک بازار کاملاً حرفهای شدند.
وی افزود: در سایر کشورها مردم به طور مستقیم وارد سرمایهگذاری و خرید و فروش سهام یا سایر گونههای اوراق بهادار نمیشوند و این کار را بیشتر از طریق صندوقهای سرمایهگذاری انجام میدهند که خوشبختانه در ایران هم این صندوقها به وجود آمدند ولی به علت فساد نهادینهای که در کشور و سوء مدیریت در نهادهای مختلف اجرایی کشور، این صندوقها نتوانستند به گونهای که باید عمل کنند و اعتماد مردم را از دست دادهاند. بنابراین مردم به طور مستقیم وارد شدند آن هم در زمانی که اقتصاد ایران با دشواریهای بزرگی روبرو بود. دولت هم در این شرایط چارهای جز اینکه دارایهای خود را از طریق بورس در معرض فروش بگذارد و کسری بودجه را جبران کند، نداشت.
آرمان با بیان اینکه دولت دست به یک قمار بزرگ زد، تصریح کرد: در نامهای که به آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور نوشتم هم عنوان کردم این توطئهی بزرگی است و در نهایت اقتصاد کشور در شرایطی نیست که تاب تحمل چنین افزایش قیمتهایی در سهام شرکتها داشته باشد. چراکه شرایط اقتصادی برای فعالیت معمول آنها هم فراهم نیست. اما به دلیل اینکه دولت مشکلاتی در زمینه کاهش درآمد، مشکلات در نقل و انتقال درآمدهای ناشی از صادرات غیر نفتی و نفت و از همه بدتر وابستگی شدید به صادرات نفت خام، این اتفاق افتاد.
وی همچنین وضعیت کنونی را به سیاستهای ضد توسعهای و شاید ملّی وزیر نفت مربوط دانست و تصریح کرد: وزیر نفت طی پانزده سالی که مسئولیت دارد، ایران را از ایجاد صنایع پایین دستی پالایشگاههای نفت ایران را محروم کرد. حتی ایشان در جهت توجیه کاری که انجام داد صراحت خود را به جایی رساند و گفت ساخت پالایشگاه و صنایع پایین دستی نفت یک نوع کثافتکاری است. استفاده از این ادبیات در شأن یک وزیر نیست. به هر حال اگر ما توانسته بودیم نفت را به صورت فراوردهی نفتی صادر کنیم و آن را به مواد ارزش افزودهی بالاتر تبدیل کنیم بدون شک چنین اتفاقی کمتر روی ما تأثیر میگذاشت زیرا اوپک فقط مسئولیت تعیین تولید نفت خام هر کشور را دارد و در فراوردههای نفتی عملاً هیچ گونه نقشی ندارد.
مافیای واردات و فولاد این بار دست در جیب مردم و سهام دارها کرده
آرمان با تاکید بر اینکه چرخ اقتصاد باید بچرخد تا در نهایت بورس بتواند از پویایی لازم برخوردار باشد، تصریح کرد: بسیاری از مسائل متأثر از کنش و واکنشهای درونی بورس نیست و مانند دخالت مافیایی در بیرون از آن اتفاق میافتد. در کشور ما بخش دلالی و خدمات گسترش پیدا کرده و یک اقتصاد شدیداً مبتنی بر واردات، دلالی، سوداگری مالی به وجود آمده است. در طول چهار ماه اخیر طبق آمار و رقمی که رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار اعلام کرده، با میزان رانتی که از طریق قیمت گذاری فولاد حاصل شده، مبلغی برابر با هزینهی ساخت یک مجموعهی صنعتی بسیار بزرگ مثل فولاد مبارکه به جیب عدهای رفته که این مسئله واقعاً نگران کننده است.
به گفته وی مافیای واردات و فولاد این بار دست در جیب مردم و سهام دارها کرده که این مسئله طبیعتاً در کنترل بورس نیست و فشارهایی از بیرون وارد میشود. آنچه مطرح هست این که عدهای بورس را با فعالیتهای سوداگرایانه اشتباه گرفتهاند که این وضعیت در کانالها نیز دیده می شود و شاید در اینجا دستگاههای نظارتی باید بیشتر دخالت میکردند. باندهایی به وجود آمده که مردم را تشویق میکنند امروز این سهم را بخرید، فردا آن سهم را بفروشید و هیچ وقت برای مردم توضیح داده نمیشود که در طول چند ساعت چه اتفاقی در بنگاه اقتصادی یا شرکت پذیرفته شده در بورس رخ داده تا در نتیجه قیمت سهام آن بالا یا پایین میشود.
نسبت قیمت سهم به درآمد در ایران نمی تواند رقم بالایی باشد
این اقتصاددان با بیان اینکه بورس تهران در نهایت قیمت سهم به درآمد حدود ۶ یا حداکثر ۹ میتواند قابل تحمل و منطقی و علمی باشد، گفت: ولی در زمانی که دولت تصمیم گرفت از طریق بورس بخشی از کسری بودجهی خودش را تأمین کند این نسبت در مقاطعی به ۴۳ هم رسید که رقم وحشتناکی است. البته در سایر کشورها این نسبتها میتواند ۷۰ هم باشد ولی در ایران به علت اینکه شرکتها عمدتا سود خودشان را به شکل نقدی پرداخت میکنند، مردم بورس را با بانک اشتباه گرفتهاند وساختار مالی شرکتها بسیار ضعیف است، این رقم قابل تحمل نیست.
وی افزود: در سایر کشورها برای ایجاد انگیزه در شرکتها برای اصلاح ساختار مالی و فراهم ساختن زمینهی توسعه و ایجاد اشتغال، نوآوری و تکنولوژی سود اختصاص داده شده به سرمایهگذاری مجدد از مالیات معاف است. متأسفانه ایران تنها کشوری در جهان هست که سود اختصاص داده شده به سرمایهگذاری مجدد برای شرکتهای بورسی ۲۲.۵ درصد و برای شرکتهای غیر بورسی ۲۵ درصد است.
به گفته این اقتصاددان درآمد هر سهم شرکت اکسون موبیل که بزرگترین شرکت نفتی جهان هست پنج دلار و ۶۵ سنت بوده ولی از آن تنها یک دلار و سی سنت را به صورت نقدی پرداخت کرده است. اپل از طریق نرم افزارها از زمانی که فعالیتهای خودش را از یک کارگاه کوچک شروع کرد هیچ وقت سود نقدی پرداخت نکرد. در سالی که مورد بررسی ما قرار گرفته سود هر سهم ۵.۵ دلار بوده ولی حتی یک سنت توزیع نکرده و ۵.۵ دلار را سرمایهگذاری مجدد کرده است. مایکروسافت اخیراً شروع به پرداخت سود نقدی کرده است. سود هر سهم آن دو دلار و سی و سه سنت بوده ولی تنها نه سنت را توزیع کرده و بقیهاش را صرف سرمایهگذاری کرده است. سود هر سهم شرکت جنرال الکتریک که یک غول تولیدکنندهی تجهیزات نیروگاهی، صنایع نظامی و حتی لوازم خانگی است ۹ دلار و ۲۰ سنت بوده ولی تنها ۳۰ نت را توزیع کرده است. پنجمین شرکت بزرگ در آن زمان یک دلار و ۸۶ سنت بوده ولی تنها ۴۷ سنت را توزیع کرده است. آماری که در ایران داریم، عجیب است و طبق گزارشی که در دی ماه ۱۳۸۹ برای مجمع تشخیص مصلحت نظام تهیه شده در سال ۱۳۸۴ شرکتها ۷۶ درصد از سود هر سهم خودشان را توزیع کردند که اکنون هم این میزان زیاد تفاوتی نکرده و ۶۵ درصد است. خود این ساختار مالی شرکتها را ضعیف میکند بنابراین نسبت PE که در شرکتهای خارجی وجود دارد و نسبتهای بالا حتی ۸۰ را هم نشان میدهد در ایران نمیتواند منطقی باشد.
آرمان با بیان اینکه در دورهای دولت سهام خودش را عرضه کرد و با ترفندی حباب در قیمت سهام به وجود آورد، تصریح کرد: دولت از سهام سود میبرد و سهام خود را به قیمت بالاتری میفروخت، ضمن اینکه از هر دادوستد و تراکنش مالی که در بورس انجام میگیرد دولت نیم درصد مالیات میگیرد. بنابراین طبیعی است هر چقدر رقم بالاتر باشد درآمد دولت بیشتر خواهد شد، به طوری که وزیر اقتصاد اخیراً اعلام کرد در طول چند ماهه ۳۵۰ میلیارد ریال تنها از طریق مالیات درآمد کسب کرده اند. اما در چنین شرایطی مبانی علم اقتصاد چنین حرکتی را توجیه نمیکند.
۵۰ درصد اقتصاد ایران متأثر از بخش خدماتی است که هیچ گونه اثری در فرآیند تولید و رشد اقتصادی ندارد
وی در ادامه با اشاره به اینکه در سایر کشورها هم ویروس کرونا به شکل فراگیری بر اقتصاد آنها تأثیر گذاشت، اظهار کرد: با توجه به اینکه کشورهای پیشرفتهی صنعتی وارد دورهی فرا صنعتی شدند بنابراین بخش خدمات در آنها رو به رشد است. در گذشته فاستونی انگلیسی میگفتند اگر به منچستر بروید اکنون اثری از آن کارخانههای پارچه بافی پیدا نمیکنید و بالعکس بخش خدمات مالی آنها شدیداً گسترش پیدا کرده است. ولی متأسفانه در ایران بیش از ۵۰ درصد اقتصاد متأثر از بخش خدماتی است که هیچ گونه اثر مستقیم و مؤثری در فرآیند تولید، رشد اقتصادی و سرمایهگذاری ندارد.
البته به گفته آرمان در اقتصاد کشورهاب پیشرفته هم به علت بالا بودن نقش بخش خدمات دچار مشکل شدند، اما در آنجا دولتها توان مالی داشتند که منابع مالی تزریق کنند. در آمریکا میزان تزریق منابع مالی به حدی افزایش پیدا کرده که اکنون کسر بودجهی دولت آمریکا از رقم دو تریلیون دلار گذشته است. طبیعتاً اروپاییها منابع مالی کمتری در اختیار داشتند ولی آنها هم چیزی حدود ۵۷۰ میلیارد یورو در مقطعی به اقتصاد تزریق کردند. اما باز با شروع شدن موج بعدی شاهد هستیم دارندگان مشاغل خرد در مقابل دولتها ایستادهاند در فرانسه، ایتالیا، اسپانیا، انگلستان می گویند که فعالیت ما را محدود نکنید و اگر میخواهید این کار را انجام دهید باید پول دهید. دولتها پول ندارند و حتی کسر بودجه طبق قوانینی که در اتحادیهی اروپا وجود دارد تا حدی مجاز است.
مالیات شرکتهای پذیرفته شده در بورس و فرا بورس را از ۲۲.۵ درصد فعلی به ۱۵ درصد برسانید
وی همچنین گفت که به به سازمان بورس پیشنهاد داده که در شرایط فعلی با توجه به اوضاع پیش آمده مالیات بر شرکتها را برای شرکتهای پذیرفته شده در بورس و فرا بورس از ۲۲.۵ درصد فعلی به ۱۵ درصد برساند، اما متأسفانه مورد توجه قرار نگرفت. ۱۵ درصد رقم کمی نیست بخاطر اینکه میانگین مالیات بر شرکتها در اتحادیهی اروپا حدود ۱۵ درصد است.
آرمان با اشاره به اینکه مسئولان در ایران مردم را تشویق می کنند تا قیمت سهام به طور مصنوعی متورم شده و به جیب مردم دست میبرد، تصریح کرد: تأمین کسر بودجه در علم اقتصاد راههای دیگری هم دارد. اگر دولت باید مانند دولت مصدق عمل می کرد که نفت ایران در آن زمان هم تحریم شد و دولت این موضوع را اعلام و اوراق قرضه منتشر کرد. مردم هم نه بخاطر سود بلکه بخاطر کمک به دولت و ایستادن در مقابل استعمار خارجی اوراق را خریداری کردند. دو مورد از آن را در یکی از استانهای آذربایجان دیدم اوراق قرضهی آن زمان را قاب گرفته بودند و در خانه نگه میداشتند پول و سود آن را نگرفته بودند.