آخرین تحلیلاقتصاد کلانبورس و بانک

به نام تولید، به کام خام فروشی

به گزارش پایگاه تحلیلی خبری رشد و توسعه، فرشاد مومنی، در نشستی آنلاین با عنوان «بورس: کانون سوداگری مالی یا تامین مالی تولید» که از سوی موسسه دین و اقتصاد برگزار شد، با اشاره به اینکه بارها تاکید شده نباید به صورت ناگهانی و یکباره تصمیم‌های ناسنجیده و فاقد اعتبار علمی به عنوان فرمان ابلاغ شود، تصریح کرد: در روند اخیر بازار بورس هیچ مقدمه و تمهید بستر نهادی در نظر گرفته نشده بود و مسئولان این گونه دامن زدن به تب شبهه ناک، پر فساد، نابرابرساز و مشروعیت زدای بورس را پیش‌بینی نکرده بودند. بدون برنامه و مطالعه‌ی کافی ماجرای بورس را مطرح کردندو در پاسخ به کارشناسان که درباره‌ی شیوه‌ کار و خطرات و پیامدهای آن برای کشور، شاخ و شانه کشیدند و حتی وعده‌های غیر متعارف دادند. به عبارت دیگر بدون برنامه و مطالعه‌ی کافی ماجرای بورس را مطرح کردند و در پاسخ به کارشناسان که درباره‌ی شیوه‌ کار و خطرات و پیامدهای آن برای کشور، شاخ و شانه کشیدند و حتی وعده‌های غیر متعارف دادند.

وی افزود: اوایل سال شخصاًبه عنوان اتمام حجّت شرعی به آنها گفتم شما حیثیت حکومت را گروگان می‌گذارید و مردم را دعوت می‌کنید به طرز غیر متعارف و بدون برنامه وارد این جریان شوند و هشدار دادم که اگر پیامدهای این کار بر مبنای نظری قابل پیش‌بینی اتفاق بیفتد، نمی‌توانید بگویید کسی اینها را مجبور نکرده بود. در ظاهر کسی کسی را مجبور نکرده اما مسئولان حیثیت حکومت را خرج کردند و حتی کسانی از موقعیت های کلیدی مافوق ساختار رسمی صحه گذاشتند و گفتند این برنامه‌ی نظام است. اکنون که عواقب ظاهر شده، مسیرهای در دستور کار قرار گرفته، پنهان کردن کانون‌های اصلی مشکل، دامن زدن به مناسبات رانتی و ایجاد به هم ریختگی‌های غیر متعارف برای سال‌های آتی است.

مومنی با بیان  اینکه در ایده‌ی سهام عدالت که زمان ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد مطرح شد، ۳۷ هدف کلی برای جابجایی دارایی مختصر در نظر گرفته شد و گفته میشد ایران با چنین طرحی گلستان خواهد شد، تصریح کرد: در همان زمان به آنها هشدار داده شد اولاً با این ابزار باید بفهمید حد و حدود کارایی چیست و نمی‌توان یکباره ۳۷ هدف را با چنین طرحی محقق کنید. ضمن اینکه بین ۳۷ هدفی که مطرح می‌شد تعارض وجود داشت که در صورت رفع نشدن گرفتاری‌های پرشمار جدیدی به ما اضافه می‌کند بدون اینکه به هیچکدام از هدف‌های تعیین شده برسد. اما دولت توجهی نکرد و در گام بعدی ماجرای شوک قیمت به حامل‌های انرژی را مطرح کردند و این بار بجای ۳۷ هدف ۵۴ هدف مطرح کردند.

وی افزود: اکنون حرف‌هایی که مقامات رسمی کشور طی یک سال گذشته به ویژه در ابعاد غیر متعارفی درباره‌ی بورس گفتند اصلاً از شیرین کاری‌های دوره‌ی احمدی‌نژاد چیزی کم ندارد. این خیلی مایه‌ی تأسف و غم انگیزی است. نمی توان گفت مقصر شیوع کرونا، خروج آمریکا از برجام و سقوط قیمت نفت جمهوری اسلامی یا دولت حسن روحانی یا جلسه‌ی سران قوه است، اما مسئولان می‌توانستند صادقانه بگویند سه شوک اتفاق افتاده و ما گرفتار هستیم تا به بحث گذاشته شود. امکان داشت راه‌های بسیار کم هزینه‌تر و پر دستاوردتری پیشنهاد می شد، اما اکنون به مناسبات رانتی و مفت خوارگی دامن می زنند و ابزارهایی که تحت شرایطی و با تمهید بستر نهادی خوب می‌تواند در خدمت توسعه‌ی ملّی قرار بگیرد را هم بدنام می‌کنند.

لزوم بررسی ترکیب مشارکت کنندگان در بورس

به گفته این اقتصاددان اول باید ترکیب مشارکت کنندگان در بورس بررسی شود و اگر آن ترکیب نسبتی با توسعه‌ی ملّی نداشت باید آن ترکیب را اصلاح کنیم. آخرین برآوردهایی که به صورت رسمی وجود دارند می‌گوید از سال ۱۳۹۳ تا امروز حدود ۶۶ درصد از ارزش بورس واقعاً موجود به شش رشته تعلق دارد که باید دید اگر این شش رشته باد شوند کشور نفع می‌برد یا نه؟ پتروشیمی‌ها، بانکی‌ها با تمرکز بر بانک‌های خصوصی یا شبه خصوصی، فلزات اساسی، مخابرات، استخراج کانی‌های فلزی و فرآورده‌های نفتی جزو استثناء‌هایی هست که در فعالیت‌های خود مضمون‌های ضد توسعه‌ای شبه ربوی پیدا می‌کنند عموماً جز آن دو استثناء کاملاً خصلت رانتی معدنی دارند. پس اساس بورس بر چنین ستون‌هایی استوار شده و اساساً خود اینکه اینها را باد کنیم به معنای رأی دادن عمق بخشی به وابستگی‌های ذلت آور به دنیای خارج است.

مومنی با بیان اینکه نتیجه باد کردن بورس به اسم تقویت تولید این بود که در دوره‌ی سال‌های ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۸ در حالی که کل بورس ۶٫۳ برابر شده پتروشیمی‌ها عمدتاً خام فروش ۲۸٫۵ برابر شده و بانک‌ها ۹٫۶ برابر شده ، اظهار کرد: از نظر الگوی سرمایه‌گذاری‌ها نظام تصمیم‌گیری‌های اساسی کشور خطای راهبردی وحشتناک کرد و ما را به سمت خام فروشی بسیار شکنندگی آور و آسیب زا کشاند، به طوری که طی ده سال گذشته. ۷۰ درصد کل سرمایه‌گذاری‌ها به صنایع پالایشگاهی، پتروشیمیایی، کانی غیر فلزی و فلزات اساسی تعلق گرفته است. این در حالی است که سهم ۲۰ رشته‌ی دیگری که سهم ۶۰ درصدی در اشتغال صنعتی دارند در سرمایه‌گذاری‌ها ۳۰ درصد بوده است.در نتیجه این روند ایران در مقیاس کل جهان به طرز فاجعه آمیزی به سمت کشورهایی با افراطی ترین شدت اتکاء به رانت منابع طبیعی سقوط کرده است. برای مثال حجم صادرات سنگ آهن، محصولات آهن و فولاد خام، پتروشیمی در دوره‌ی ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۶ حدود ۳۹، ۱۷ و ۱۰ برابر شده است. رئیس انجمن سنگ در مصاحبه ای درباره‌ی ارزش دلاری صدور ۱۵ میلیون تن سنگ عدد و رقم‌هایی داد، اما ما محاسبات ما نشان می دهد هر ۷۵ کیلو سنگ به قیمت یک سنت صادر می‌شود.

۹۱ درصد کل عایدی صادراتی ما در پنجاه سال اخیر مربوط به دوره‌ی ۸۴ تا ۹۶ است

وی همچنین با بیان اینکه با این الگوی فاجعه ساز فقر، فلاکت، عقب افتادگی، خام فروشی و هزار نوع بحران کوچک و بزرگ را به ایران تحمیل کردند تا عده اندکی غیر متعارف فربه، شوند، ادامه داد: بررسی داده‌های سری زمانی بانک مرکزی نشان می دهد از کل رقم دلاری حاصل از صدور کلوخه‌های کانی فلزی در در پنجاه سال اخیر، یعنی ۴۷ تا ۹۶، حدود ۹۱ درصد کل عایدی صادراتی ما مربوط به دوره‌ی ۸۴ تا ۹۶ می‌شود. بنابراین زمانی که از زاویه‌ی رانت، ربا، فساد و خام فروشی به این تحولات نگاه می‌کنید می‌بینید داده‌های بسیار تکان دهنده‌ای سر برمی‌آورد. از طرف دیگر از بازی های مشکوک در زمینه نرخ ارز، معدنی‌ها در هشت ماه اول امسال که هنوز به انتها نرسیده تاکنون حدود ۶۰۰ هزار میلیارد تومان رانت ناشی از افزایش قیمت ارز به دست آوردند. ویژگی مشترک آن ها این است که کمترین اشتغال زایی، ارزبری و آلودگی دارند.

مومنی همچنین با اشاره به پدیده «اتحاد سه گانه‌ی ضد توسعه‌ای» که در کتاب اقتصاد سیاسی توسعه در ایران امروز به کار برده گفت: اتحاد سه گانه ضد توسعه سه ضلع دارد: یک ضلع دولت کوته نگر و رانتی؛ یک ضلع غیر مولّدها به طور کلی هستند که بخش اعظم آنها حتی تولید را محمل کسب رانت کردند؛ ضلع دیگر مافیای رسانه‌ای و هم پیمانان فکری هستند که برای اینها جریان سازی غیر متعارف می‌کنند و کشور را به این ورطه انداخته‌اند. از گزارش‌های رسمی مستنداتی دارم که می‌گوید اگر به سمت قاچاق لوازم آرایش بروید سودتان ۲۴۰ درصد می‌شود. کدام فعالیت تولیدی می‌تواند با چنین چیزی رقابت کند؟ اگر واردکننده‌ی خودرو باشید سودتان تا مرز ۵۰۰ درصد قابل تصوّر است. خیلی جالب است اگر شما دلال فولاد شوید سودتان ۲۰ برابر تولیدکننده‌ی فولاد می‌شود، بگذریم که خود فولاد و پتروشیمی و سیمان چقدر رانت می‌گیرند و اینها تعزیه گردان‌های اصلی بورس با این کیفیت هم هستند. اینها محاسبه‌های رسمی هستند که می‌گوید اگر شما به سمت واردات لوازم خانگی بجای تولید بروید درآمدتان سه برابر می‌شود. در نتیجه طی سه دهه‌ی گذشته بنیه‌ تولید صنعتی ایران بی‌سابقه‌ترین سقوط طی پنجاه سال اخیر را تجربه کرده است.

همچنین به گفته این اقتصاددان بر اساس گزارش‌های مؤسسه پژوهش‌های بازرگانی و صنعتی وزارت صمت روند رابطه‌ی مبادله، به این معنا که بین قیمت کالاهای صادر شده‌ و وارد شده‌ی ایران چه نسبتی وجود دارد، نشان می دهد که رابطه‌ی مبادله‌ی ایران بین ۴۰ تا ۶۰ درصد نسبت به سال ۱۳۶۷ که در کل ده سال اول بعد از انقلاب بدترین سال عملکرد اقتصادی بود، سقوط کرده است. اما گزارش اطلس پیچیدگی که بر تولید دانایی محور به مثابه تولید توسعه گرا تأکید می‌کند، گزارش داده ایران از ۱۹۶۵ تا ۲۰۱۶ حدود ۲۰ رتبه به سمت خام فروش‌ترین کشورهای دنیا سقوط کرده است.

چگونه ترتیبات نهادی استثماری در بورس شکل گرفت؟

وی در ادامه با بیان اینکه تمام صنایع عمده و کلیدی بدون استثناء از محل منابع ارزی نفتی و گازی سرمایه‌گذاری شده‌اند و فلسفه‌ی وجودی آنها این بوده که در خدمت توسعه‌ی ملّی قرار بگیرند، تصریح کرد: اما اکنون باید منّت بکشیم، التماس کنیم و ده نوع رانت بدهیم و در آخر بگوییم چقدر از ارزی که باید برگردانند برنگشته است. این شیوه‌ی حکمرانی محکوم به شکست است. گزارش ها نشان میدهد که چگونه به یکباره با رکن دومی که غیر مولّدها صحنه سازی می‌کنند قیمت‌ها را به طرز غیر عادی بالا می‌برند. در چنین شرایطی که نهادها حمایت نمی‌شود، افراد بی تجربه دارایی‌های پراکنده و اندک خودشان را وارد می‌کنند، سهام ها در قیمت‌های بالا به اینها فروخته می‌شود و بعد سقوط می‌کند به محض اینکه سقوط کرد حقوقی‌های شناخته شده سهام را جمع آوری می‌کنند و ترتیبات نهادی به طرز غیر متعارف استثماری را شکل می‌دهند. در این شرایط کشور عقب افتاده‌تر و گستره و عمق فقر بیشتر و بحران محیط زیست شدیدتر و نابرابری‌ها بیشتر می‌شوند. برای مثال طول و عرض فقرا در ابعاد غیر متعارف گسترش پیدا می‌کند به یک معضل ملّی تبدیل می‌شود و به یکباره عزیزان چشم باز می‌کنند می‌بینند اندازه‌ی جمعیت حاشیه نشین کشور یک چهارم کل جمعیت کشور می‌شود.از سوی دیگر مسئولان کلیدی کشور می‌گویند ۷۵ درصد جمعیت کشور برای بقاء نیاز به حمایت معیشتی دارند.

مومنی با بیان اینکه اگر می‌پذیریم این مسیر مسیر نجات نیست هر لحظه زودتر به ترمز بزنیم به نفع کشور است، گفت: واقعاً مایه‌ غصه است که می‌شنوم گروه‌هایی فشار می‌آورند سهمی از منابع صندوق توسعه‌ی ملّی بگیریم و به بورس تزریق کنیم و دارایی‌های بین نسلی که قرار بود به کشور امنیت بخشی کند به اسم اینکه مردم در این ماجرا ذینفع هستند هزینه می کنند. بنابراین صمیمانه، مشفقانه و خاضعانه به سران محترم قوا می‌گویم مضمون و ضد توسعه‌ای و پر فساد بودن این کار اصلاً چیزی کمتر از پرداخت حدود سی و پنج هزار میلیارد تومان دارایی‌های بین نسلی کشور به دارندگان حساب در مؤسسه‌های مالی غیر مجاز نیست که اسم آن را ساماندهی به مؤسسه‌های اعتباری غیر مجاز گذاشتند. اگر به معانی این تعابیر توجه دارید هیچ جای دنیا غیر مجازها را سامان نمی‌دهند، فعالیت‌های آنها را متوقف می‌کنند. اگر متوقف نکردید پیشکش، این رقم در این ابعاد را دو دستی به آنها تقدیم می‌کنید و بعد اسم آن را ساماندهی می‌گذارید! لابد اسم هم ترازی برای تزریق منابع صندوق توسعه‌ی ملّی به بورس هم در نظر می‌گیرند!

طی سه دهه‌ گذشته بیش از ۹۰ درصد تسهیلات به ثروتمندترین دهک رسیده

وی افزود: در سال ۱۳۹۷ بازی فاجعه ساز با نرخ ارز به نفع طیفی که اکنون در بورس بزرگترین برخوردار هستند در دستور کار قرار گرفت و محاسبات نشان می دهد میزان رانت ضد توسعه‌ای، پر فساد و نابرابرساز ایجاد شده که عمق بخشی به ‌وابستگی‌های ذلت آور به دنیای خارج را اجتناب ناپذیر می‌کند از کل رانت ناشی از صدور نفت فزونی گرفت. چقدر غم انگیز است که همسایه‌های جنوب خلیج فارس جزو اقتصادهای با کمترین میزان تورم در دنیا باشند و ما ده سال جزو اقتصادهای ممتاز از نظر اندازه‌ی تورم دو رقمی. چرا باید مالیات تورمی خشن و ضد توسعه‌ای و ناعادلانه از فرودستان گرفته شود و برخورداری‌ها نصیب آنها نشود؟ به اسم اصلاح نظام مالیاتی اول از همه مالیات بر سود سپرده را و بعد مالیات بر عایدی شرکت در بورس را منتفی می‌کنند. در حالی که گزارش های رسمی نشان میدهد طی سه دهه‌ گذشته بیش از ۹۰ درصد تسهیلات به ثروتمندترین دهک رسیده است. از سوی دیگر می‌گویند در سه دهه‌ی گذشته حدود ۵۰ درصد از کل خانوارهای ایرانی حتی نتوانستند یکی از گونه‌های مختلف تسهیلات بانکی استفاده کنند. بنابراین باید خیلی هوشیار باشیم وقتی می‌گویند مردم دقیقاً معلوم باشد چه کسانی هستند. هنوز اندازه و کفایت ذخیره‌ی دانایی موجود در ایران از سطح پیچیدگی مسائلی که روبرو هستیم بالاتر است و بزرگترین کفران نعمتی که سران قوا و به ویژه دولت و مجلس می‌کنند اینکه ذخیره‌ی دانایی را نادیده می‌گیرند و با تصمیم‌گیری‌های سطحی و نیندیشیده بر سر کشور چنین سرنوشتی را بار می‌کنند که واقعاً به هیچ وجه حق این جامعه نیست.

این اقتصاددان در پایان تصریح کرد: داده‌های بسیار تکان دهنده‌ای درباره‌ی بورس وجود داشت که آنها را ذکر نکردم به دلیل اینکه عملکرد عزیزان در هشت ماه گذشته به اندازه‌ی کافی روحیه‌ی مردم و علاقمندان به توسعه‌ی کشور را تضعیف کرد. امیدوارم گوشی برای شنیدن و چشمی برای دیدن این واقعیات وجود داشته باشد و عزیزان برای گفتگوهای جدی‌تر و جلب مشارکت بیشتر دانایان در فرآیندهای تصمیم‌گیری و تخصیص منابع راه را باز کنند تا اوضاع کشور بسامان‌تر شود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا