جذب سرمایه با کمک توکن
لطفاً درباره ماهیت طرح توکن نوآوری (INN Token) و معماری کلی و چگونگی آغاز فعالیت آن توضیح دهید.
تقریباً دو سال پیش در بوتکمپ بلاکچینی که در مجموعه خانه نوآوری برگزار شد، طرح ابتدایی اینوتوکن مطرح شد. در ابتدا به این فکر میکردیم که چگونه میتوانیم سهام استارتاپها را با فرایند کارآمدی توکنایز کنیم. در آن زمان توکنایزینگ سهام در دنیا نیز چندان مطرح نبود.
از طرفی به این موضوع فکر کردیم که بهترین جایی که میتوانیم در ایران موضوع توکنایزینگ را مطرح کنیم، حتماً حوزه نوآوری است، چراکه افراد بیشتری با این حوزه آشنا هستند و میتوان سرمنشاء اتفاقات خوبی از این طریق شد. اما ما فکر کردیم که میشود برای آن راهحلهایی ارائه داد. در دو سال گذشته، روی بیزینسمدل خود کار کردیم تا بتوانیم به مدلی برسیم که تمام طرفین از وجود اینوتوکن منتفع شوند.
در نتیجه طرح پختهتر شد و برای طرفین سرمایهگذار، خدماتدهنده و استارتاپ فرایندی را به دست آوردیم که بتوانند با یکدیگر تعامل درست و سازندهای داشته باشند. معضلات هرکدام از طرفین را در نظر گرفتیم تا در این طرح حل کنیم. برای مثال، بررسی کردیم و دیدیم عمده معضل استارتاپها مسئله عدم نیاز بازار به محصول آنها (No Market Need) و پول است و جذب سرمایه برای آنها خیلی مهم است.
ما فرایندی را در نظر گرفتیم که در آن استارتاپها در بهترین حالت و در سریعترین زمان ممکن به سرمایه مدنظرشان دست پیدا کنند. از طرف دیگر برای سرمایهگذاران این موضوع را در نظر گرفتیم که بتوانند راحتتر از سرمایهگذاریهای قبلی خود خارج (Exit Plan) بشوند و ریسک کمتری را تجربه کنند.
تلاش ما این است که اکوسیستمی را تشکیل بدهیم که سرمایهگذاران توان و سرمایه خود را به اشتراک بگذارند، ما توکن را تأمین میکنیم و استارتاپهایی که وایتپیپر و شرایط را احراز کردند، بتواند بهراحتی در یک هفته جذب سرمایه کنند.
سرمایهگذار اصلی کیست و اعضای تیم اینوتوکن چه کسانی هستند؟
چون این کار تقریباً در مدل استارتاپ استودیو بود و از خانه نوآوری شروع شد، مجموعه خانه نوآوری، شتابدهنده تریگآپ و مجموعه شناسا در منتورینگ و سرمایهگذاری به ما کمک کردند سرمایهگذاران اصلی نیز همینها هستند. الان در حال برنامهریزی و تلاش برای جذب سرمایه در راندهای بعدی هستیم.
تیم ما تا امروز تغییراتی را به خود دیده و برخی از کسانی که در ابتدا همکار ما بودند، از مجموعه رفتهاند و افراد دیگری جایگزین شدهاند. در نهایت یک تیم مرکزی تشکیل شده که متشکل از پنج نفر دولوپر، یک نفر بیزینسدولوپر و تعدادی متخصص بازاریابی است. در حال حاضر تیمی ۱۰، ۱۲ نفره داریم، اما در فکر توسعه تیم نیز هستیم.
شما در ازای گرفتن قسمتی از سهام استارتاپ، به آنها خدمات عرضه میکنید. برای انتخاب و پذیرش این استارتاپها شرایط خاصی دارید؟
بله. تمام شرایط و فرایندهای کلی ما برای هرکدام از طرفین درگیر در اکوسیستم اینوتوکن، در وایتپیپر آمده است. استارتاپها، معرفها و خدماتدهندهها هر کدام باید از این فیلترها که فیلترهای بلاکچینی هستند، عبور کنند.
فرایند به این شکل است که یکسری معرف داریم که در کمیسیون راهبری هستند. این معرفها خبرههای اکوسیستم فناوری هستند؛ اعم از شخصیتهای حقیقی و حقوقی، مثل شتابدهندهها و ویسیها که میتوانند عضو معرفها شوند و برای ورود هر چیز جدیدی در اکوسیستم اینوتوکن فرایند اجماع صورت میگیرد. اجماع یعنی اینکه ۵۱ درصد معرفها به طرحی رأی مثبت بدهند. برای مثال اگر معرف جدیدی بخواهد وارد کمیسیون شود، ۵۱ درصد معرفها باید رأی مثبت بدهند.
برای استارتاپها نیز روند به همین صورت است. استارتاپی که بخواهد وارد سیستم بشود، در سایت ثبتنام میکند، مدارک خواستهشده را بارگذاری میکند و با یکی از معرفهای مورد تأیید شبکه ارتباط میگیرد. یک جلسه آنلاین میگذارند و ارزشی برای استارتاپ مشخص میشود.
آن ارزشگذاری وارد شبکه میشود و در کمیسیون راهبری به اجماع گذاشته میشود و اگر ۵۱ درصد کمیسیون به ورود آن استارتاپ با ارزش پیشنهادی رأی مثبت دادند، استارتاپ وارد مجموعه میشود و به آن توکن تعلق میگیرد. یعنی به میزان آن ارزش پیشنهادی ما به ولت استارتاپ، اینوتوکن میریزیم. با این اینوتوکنها میتواند تمام خدماتی را که برای رشد و توسعه خودش نیاز دارد، از اکوسیستم بگیرد، مثل فضای کار اشتراکی، منتورینگ، مارکتینگ و… .
استارتاپ میتواند توکنها را نگه دارد و زمانی که اینوتوکن در صرافیها لیست شد، توکنش را نقد کند. ما هم بهعنوان ناشر اینوتوکن ضامن بازخرید اینوتوکنها هستیم. پس استارتاپ میتواند هم توکنها را نقد کند و هم خدمات دریافت کند. تمام این فرایند برای ورود استارتاپ به شرط تأیید، هفت روز بیشتر زمان نمیبرد و لازم نیست استارتاپ مدت طولانی منتظر جذب سرمایه بماند.
موضوع ارزشگذاری استارتاپها تا حدی در دنیا حل شده است اما هنوز در ایران با چالشهایی مواجه است. با توجه به چالشهای این مسئله در کشور، شما چه معیارهایی برای ارزشگذاری استارتاپها دارید؟
موضوع ارزشگذاری در دنیا نیز هنوز بهطور کامل حل نشده است، هرچند اوضاع از ایران بهتر است. مسئله Startup Valuation همچنان یک چالش است، زیرا معمولاً داده چندانی برای ارزشگذاری وجود ندارد. متدهای قدیمی که در بازار سهام از آنها استفاده میشود، در مورد استارتاپها جواب نمیدهد و بیزینسمدل استارتاپها فرق میکند.
برای مثال اگر شما بخواهید شرکتی را وارد لیست سازمان بورس کنید، حداقل باید پنج سال صورت مالی سودده داشته باشید. اما بیزینسمدل استارتاپها به این شکل است که با بدهی زیاد شروع میکنند. خب اینها به چه شکل باید ارزشگذاری شوند؟
ما در اینوتوکن گفتیم به جای اینکه یک نفر ارزشگذاری را انجام بدهد، یک کمیسیون راهبری داشته باشیم و در این کمیسیون در خصوص ارزش استارتاپها رأیگیری شود تا به جای اینکه یک نفر با پیشزمینه، دیدگاه و تجربیاتی که دارد نظر بدهد، جمعی از خبرگان نظرشان را اعلام کنند. این افراد تشخیص میدهند که آیا یک استارتاپ ارزشمند است؟ بازار به آن روی خوش نشان میدهد و میتواند پیشرفت و رشد کند یا خیر. به این ترتیب توانستیم ریسک را تا حد بسیار زیادی کم کنیم.
پارامترهای تصمیمگیری برای ارزشگذاری نیز مشخص است؛ تیم، مقدار بازدهی گذشته، بیزینسمدل استارتاپ، افرادی که دارند کار را جلو میبرند، مقیاسپذیری و تمام پارامترهایی که در ارزشگذاریها سنجیده میشود. ما به تمام این پارامترها، نظر خبرگی را اضافه کردهایم. فرایندها را نیز بلاکچینی کردیم و شفافیتش را بالا بردیم. این باعث میشود ارزشگذاری استارتاپها در اینوتوکن کاملاً عادلانه انجام شود، زیرا همواره با چالشی در هر دو طرف روبهرو بودیم؛ معمولاً در پروسههای اینچنینی هم استارتاپ حس میکند عادلانه ارزشگذاری نشده و هم سرمایهگذار حس میکند آن رقم مناسب نیست.
استارتاپهایی که به سراغ شما میآیند، معمولاً در چه مرحلهای قرار دارند؟
برنامه ما این است که از هر استیجی، استارتاپ پذیرش کنیم و خدمات مدنظرشان را به آنها بدهیم. فرض کنید ما پورتفویی را میبندیم که این پورتفو بهصورت بهینهای از استارتاپهایی در زمان شتابدهی تا پس از آن را در برمیگیرد. روی استیج خاصی تمرکز نداریم اما از دوره پساشتابدهی کار میکنیم. استارتاپهایی که به ما میپیوندند، عمدتاً در مرحله پساشتابدهی هستند. اما داریم تلاش میکنیم تا استارتاپهایی را که راند یک و دو سرمایهپذیریشان را پشت سر گذاشتهاند، وارد شبکه کنیم.
این را در نظر داشته باشید که مسئله ما الزاماً گرفتن ۲۰ درصد یا ۳۰ درصد از سهام یک استارتاپ نیست و به طور کلی سهامی که از یک استارتاپ میگیریم، سهام ممتاز نیست. قاعدتاً این یک نکته مثبت برای استارتاپ به حساب میآید و او را تشویق میکند تا از این طریق تأمین مالیاش را انجام دهد. نکته سوم این است که ما خیلی زود پروسه تأمین مالی را پیش میبریم. ثالثاً استارتاپ با این متدولوژی میتواند حتی یک یا دو درصد از سهامش را به ما بدهد و الزامی برای رقم مشخصی وجود ندارد.
اما مسئله مهمتر، نوع سرمایهگذاری و خروج است. این نوع از سرمایهگذاریها به این شکل است که شخص پولش را میگذارد و پنج یا شش سال باید صبر کند به امید اینکه سهامش را بفروشد. ما در اینجا پلتفرم را باز گذاشتهایم تا فرد هر وقت بخواهد بتواند خارج شود. برای مثال یکی از استارتاپهایی که خانه نوآوری روی آن سرمایهگذاری کرده بود، از اینوتوکن خارج شد. یعنی یک یا دو درصد از سهامش را به اینوتوکن داد و به ازای آن توکن گرفت و در ولت خود نگه داشت.
لطفاً راجع به ارزشگذاری و قیمتگذاری روی کسبوکار خودتان، یعنی اینوتوکن هم توضیح دهید.
مادامی که ما از توکن صحبت میکنیم، فرایند ارزشگذاری فرایندی است که بازار برای آن تعریف میکند. ما کف قیمت اسمی را برای تمام سهمهای دیگر در نظر گرفتیم که شرکت تکدا بهعنوان ناشر، ضامن بازخرید این کف است. زمانی که در صرافیهای مختلف لیست میشویم، مسئله ما دیگر قیمت اسمی نیست و قاعدتاً ارزش بالاتر میرود.
اما نحوه ارزشگذاری بنیادی هر یک اینوتوکن در وایتپیپر درج شده است. ما یک سبد داریم که سهام استارتاپها در آن ریخته میشود و به ازای هر استارتاپی که وارد میشود، یک مقدار توکن بر اساس ارزش آن استارتاپ از این حساب پیش عرضه توکن خارج میشود و به حساب استارتاپ میرود.
ما توکنهایمان را به پشتوانه استارتاپها منتشر میکنیم، یعنی ما توکن بدون پشتوانه نداریم.
ما این را سبدبندی کردهایم، یعنی به جای اینکه هر استارتاپ یک توکن داشته باشد، تمام استارتاپها در یک سبد باشند و واحدهای آن صندوق هر کدام یک اینوتوکن هستند. هر یک اینوتوکن به ازای ورود یک استارتاپ است. استارتاپهایی که در این صندوق هستند رشد میکنند و به ازای رشد این استارتاپها، ارزش توکنها هم بالا میرود.
نهاد ناظر و رگولاتور مرتبط با طرح شما کیست؟
یکی از مهمترین چالشها در حوزه بلاکچین مسئله رگولاتوری است. بهترین پروژهها هم با مسئله رگولاتور درگیر هستند. در همه حوزهها این مسئله وجود دارد؛ از حوزه ماینینگ گرفته تا صرافی. ولی خدا را شکر ما در افتتاحیه اینوتکس در بیستویکم اردیبهشت امسال، توافقنامهای با مرکز شتابدهی نوآوری پارک فناوری پردیس، معاونت علمی بهعنوان نهاد ناظر و رگولاتور بستیم.
در ابتدای کار، حتی قبل از اینکه پروژه را وارد فاز بازاریابی و تست کنیم، اجازههای لازم را تهیه کردیم. به علاوه، ما برای نهاد ناظرمان پنل جداگانه مدیریتی داریم و نهاد ناظر میتواند تمام فعالیتها را رصد کند. افزون بر این، ما در داخل حلقه بسته اکوسیستم نوآوری فعالیت میکنیم، یعنی بیرون از این اکوسیستم نمیرویم.
چون در داخل این حلقه هستیم، بهترین نهاد ناظر خود معاونت علمی بوده است که مسئولیت اکوسیستم نوآوری کشور را به عهده دارد. ما هم مجوزها و تفاهمنامههای لازم را تنظیم کردیم و تمام اینها در وایتپیپر ما در سایت قابل مشاهده هستند.
چشمانداز شما از این پروژه در آینده چیست و برنامه توزیع در آینده به چه صورت خواهد بود؟
در خصوص برنامههای آتی، حقیقتاً چشماندازی که برای اینوتوکن داریم بسیار بزرگ است، چراکه اینوتوکن قابلیت این را دارد که مدل تأمین مالی فعلی استارتاپها را کاملاً متحول کند. شخصاً دوست دارم در آینده بتوانیم برای استارتاپها ملاک ارزشگذاری قرار بدهیم، چون مدل ارزشگذاری ما نسبت به دیگر مدلها مرتبتر و منحصربهفرد است.
ثانیاً علاقهمندم که بتوانیم فرایندهای درون اکوسیستم نوآوری را راحتتر کنیم. در حال حاضر استارتاپ از سختی جذب سرمایه ناراضی است و خیلی از استارتاپها کارشان را رها میکنند. ما دوست داریم که خود اکوسیستم نوآوری رشد کند. ما از رشد اکوسیستم نوآوری میتوانیم منتفع شویم و دوست داریم این کیک را بزرگتر کنیم.
از طرفی بسیاری از سرمایهگذارها و شتابدهندهها، در حال زیان دادن هستند و این خوب نیست. ما میتوانیم برای سرمایهگذاران شبیه یک ابزار مدیریت ریسک عمل کنیم و تسهیلگر این فرایند باشیم. بهعلاوه با اینوتوکن حتی میتوانیم ارزآوری داشته باشیم و سرمایهگذاران خارجی هم بتوانند در استارتاپهای داخلی سرمایهگذاری کنند.
حوزه فعالیت شما چه ریسکهایی دارد؟
برای تمام فعالان این حوزه، مسائل بیشتر مربوط به رگولاتوری مطرح هستند. بلاکچین یک فناوری بسیار نوپاست و به همین خاطر در تمام دنیا به دلایل مختلف نسبت به بلاکچین گارد دارند. مسئله دیگر تحریمها هستند. فناوریهای بلاکچینی که ما در حال حاضر استفاده میکنیم، ما را تحریم نکردهاند، ممکن است در آینده این اتفاق بیفتد.
از همه مهمتر، مسئله منابع انسانی است که چالش تمام کسبوکارهای ایران است. افراد مهاجرت میکنند یا حقوق زیادی میخواهند. البته حق دارند، ولی برای من کارفرما این چالش است. منابع انسانی متخصص کم و بهشدت گران هستند.