بحران تولید با حذف ارز ترجیحی
بر کسی پوشیده نیست که هر گونه تغییر در سیاستهای ارزی کشور ابتدا تغییر در هزینههای تولید کنندگان را سبب میشود و به تبع آن مصرف کننده از این دامنه متأثر خواهد شد. بالا رفتن بهای تمام شده کالاهای تولیدی در شرایطی که قدرت خرید بیش از ۸۰ درصد جامعه سقوط کرده است، سبب ایجاد رکود بیشتر، سخت تر شدن شرایط و افزایش فشار بر اقشار آسیبپذیر میشود؛ بنابراین هر گونه ایجاد التهاب در بازار کشور میتواند پیامدهای خطرناکی به دنبال داشته باشد.
دولت پیشنهاد میدهد که با افزایش مبلغ یارانه نقدی فاصله به وجود آمده را کاهش خواهد داد اما به نظر نمیرسد این موضوع تأثیر چندانی در کاهش فشار بر مردم داشته باشد. به ویژه اینکه فاصله سطح درآمدی و هزینه کرد اقشار مختلف در شرایط کنونی زیاد است و تورم زا بودن این تصمیم و شوک آن به بازار سبب بیشتر شدن اختلاف درآمد خواهد شد.
همچنین وجود تعرفههای وارداتی بالا قیمت کالاهای وارداتی را افزایش خواهد داد و به تبع افزایش قیمت نهادههای دامی، دارو، گندم و… قیمت سایر اقلام نیز افزایش خواهد یافت. طبیعی است کالایی که اکنون با ارز ۴۲۰۰ تومانی به کشور وارد میشود پس از حذف تعرفه با دلار ۲۶ هزار تومانی وارد خواهد شد و در گروههای کالایی حذف شده شاهد جهش شش برابری قیمت خواهیم بود.
پس برای اجتناب از وخیم تر شدن اوضاع اقتصادی و معیشتی این تصمیم باید به صورت تدریجی اجرا شود.
اگر چه، حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی نکات مثبتی همچون ایجاد رقابت در بخشهای صنعت و تولید، کاهش تدریجی رانت، افزایش شفافیت، کاهش مداخلات دولت در نظام قیمت گذاری و… خواهد داشت اما فراموش نکنیم که از سال ۱۳۹۶ به این سو بخش تولید نتوانسته فرصتهای مناسبی برای افزایش نقدینگی بیابد و بسیاری از بنگاههای کوچک و متوسط تحت تأثیر این تصمیم قادر به ادامه فعالیت نخواهند بود.
امواج تورمی ایجاد شده پس از حذف ارز ترجیحی به احتمال فراوان سبب ناتوانی بخش زیادی از تولیدکنندگان در تهیه و تأمین کالا به اندازه قبل میشود. از این رو، با برهم خوردن چند باره تناسب بین بخشهای عرضه و تقاضا در اقتصاد ایران سفره بخشهای متوسط درآمدی کوچکتر
خواهد شد.
افزایش شکاف طبقاتی از دیگر پیامدهای زیانبار این طرح هست و از همه مهمتر افرادی که به دارو و تجهیزات پزشکی ضروری نیازمند هستند و توان مالی برای تأمین آن با قیمتهای جدید را ندارند در ماراتون بقاء ناکام خواهند شد.